رییس جمهور و وزیر ورزش مرا اخراج کردند و الان کجا هستند؟
من اهل تعریف الکی نیستم و مرد این کار نیستم. آقایان، پشت این میز و صندلی نشستن اصلا جایگاه و ارزشی ندارد. من امروز اینجا هستم و فردا نیستم. چه کسی این میز به او وفا کرده که به امثال ما وفا کند. خیلیها آمدند و رفتند. من سه بار اخراج شدم در دورانی که مربیگری میکنم و هر سه بار غیرفوتبالی بوده.
بروزترین اخبار ورزشی را در سایت اسپرت اسکولار مشاهده فرمایید.
دفعه اول به شما گفتم و خندیدید، رییس جمهور ما را اخراج کرد. بعد از آن مشخص شد. دفعه دوم در پرسپولیس بودیم و وزیر ورزش ما را اخراج کرد. اما الان بروید و ببینید آنهایی که ما را اخراج کردند کجا هستند و من کجا هستم؟ چون ببینید من سالم زندگی کردم و زندگی می کنم و این دفعه سوم است. دفعه سوم اصلا نمیدانم چطوری و چه کسانی این مساله را انجام دادند اما مطمئن باشید به شما میگویم من باور نمیکنم.
دیروز روز تولد دوبارهام بود و انگار دوباره متولد شدم. خیلی سخت است که با کسانی کار کنید که دوست ندارند موفق باشید. حداقل این را در ذهن ما شکل دهند که فکر کنید دوست ندارند موفق شوید. قبل از بازی ذوب آهن در جلسه فنی به بازیکنان گفتم ما تنها هستیم. همه دوست دارند ببازید اما به خاطر آبروی خودتان باید بهترین بازی را باید انجام دهید. درود میفرستم به آبرو و شرف آنها و بهترین بازی را انجام دادند. شاید رفتن من باعث شود که آنها حق و حقوش شان را بگیرند. من از خدایم است، اصلا این مسائل نیست و مشکلات ما این چیزها نیست.
مشکلات ما این چیزها نیست. من خیلی جوان تر از این بودم و یک مصاحبه کردم و الان دوست دارم تکرار کنم. علی دایی زیر بیرق هیچکس سرش را خم نمی کند. نه چپی. نه راستی و نه میانه. اصلا ی نیستم. یک باز زیر بیرق اقا حسین ع سرم را خم کردم. با شما و کمک شما به اینجا رسیدم. نه به ناموس کسی چپ نگاه کردم و نه به مال کسی. یک چیز دارم و آن آرامش است و با چیزی عوض نمی کنم.
شاید بعد از این مصاحبه بعضی آقایان با توجه به قدرتی که دارند بخواهند آرامشم را برهم بزنند اما پی آن را به تنم مالیدم.
مرا مصطفی مدبر برکنار کرده که او را نمیشناسم
ببیند اول از همه که آقای مصطفی مدبر برای من وجود خارجی ندارد و من اصلا آدم حقیقی به این اسم نمیشناسم. تا جایی که ذهن ناقص من یاری می کند از زمانی که من ایشان را می شناسم از زمانی که ریاست حراست صدا و سیما را داشتند سردار غفور درجزی را می شناسم! و برای من خیلی جالب است. دفعه اولی که ایشان را در برنامه نود با اسم آقای مصطفی مدبر رییس سازمان تجهیز توسعه شنیدم. اصلا تلویزیون را در آن لحظه نگاه نمیکردم و از تن صدای ایشان شناختم. بعد تلویزیون را نگاه کردم و گفتم عه! سردار غفور خودمان است، ادربیلی است و چطور مصطفی مدبر؟ الان هم برای من جای سوال است. کاش یک نفر از سازمان ثبت احوال اینجا بود و از او سوال میکردم برایم جالب است که آیا میشود یک نفر کل اسم و فامیلش را عوض کند. من شنیده بودم که اتفاق افتاده به ندرت فامیلیاش را عوض کرده اما خیلی اتفاق افتاده طرف از اسمش خوششش نیامده و عوض کرده. این را باید افراد حقوقی جواب بدهند که مگر میشود با شناسنامه عوض کردن گذشته طلاییات و شخصیتت و خیلی چیزها را عوض کنی.
پیراهن و فوتبالی در تنوع های مختلف در اسپرت اسکولار.
متاسفانه موقعی این نامه برکناری را به خانهام فرستادند که شب بود و ما به کسی دسترسی نداشتیم. کسی که به اسم مدبر اینجا مرا اخراج کردند که سردار غفور درجزی است! اصلا ایشان می توانند مرا برکنار کنند با این حکم؟ اصلا من فردی با این اسم را نمیشناسم.
عاشق فوتبال هستم اما باشگاهداری نه
نه عزیزم. من در آن حد سرمایه ندارم که بخواهم باشگاه تشکیل بدهم. بدون شوخی میگویم. اینکه بخواهم باشگاهی تشکیل دهم و این کار را انجام دهم. در این حد نیستم مطمئنا. باشگاهداری یک سری مشکل خودش را دارد که ما دنبال این چیزها نیستیم. عاشق فوتبال هستم اما بخشی از زندگی من است. آنقدر چیزهای مهمتر در زندگیام هست که فوتبال در آن گم است.
اسپرت اسکولار اصلا ,اخراج ,خیلی ,نیستم ,الان ,دوست ,سردار غفور ,اسپرت اسکولار ,اخراج کردند ,مصطفی مدبر ,غفور درجزی منبع
درباره این سایت